عید مبعث

\documentclass[a4paper,12pt]{article} \begin{document} \\ {\large «أَعوذُ باللّٰهِ مِنَ أَلْشَیْطانِ أَلْرَّجیم\\ بِسمِ اللهِ أَلْرَّحمٰنِ أَلْرَّحیم»\\ اَلحَمدُلله رَبِّ العالَمین وَ الصَلوه وَ السَلام عَلی النَیر الاَعظَم و نَتیجَه العالَم و هادی السُبُل و مُنجی البَشَر سَیِد نا مَولانا حَبیبِ اله العالمین اَبی القاسِمِ المُصطَفی و عَلی آله الطَیِبینَ الطاهِرینَ المَعصومینَ المُکَرَمین و اللَعنُ الدائِم عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین من اَلان اِلی قیامِ یَومِ دین }\\ {\large قال الله فی کتابه الکریم لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ }\\ شب مبعث نبی گرامی اسلام ان‌شاءالله با نابودی آل سعود بزودی زائر مرقد منورش در مدینه‌ منوره بوده باشیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد\\ معمولا روحانی، منبری، وقتی منبر می‌‌رود سخنرانی می‌کند. قاعده این است که مردم آن یک ربع اول سخنرانی را هم گوش می‌‌دهند هم دل می‌دهند آن یک ربع دوم را مردم گوش می‌دهند، اما دل نمی‌دهند، آن یک ربع سوم را مردم نه گوش می‌دهند و نه دل می‌دهند. آن یک ربع آخر را مردم فحش می‌دهند.\\ ان‌شاءالله به آن یک ربع آخر نمی‌رسد من زود خلاص می‌کنم از منبر می‌آیم پایین. ان‌شاءالله حاجات همه شما روا بوده باشد در این شب مبروک مبارک باز هم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد\\ سخن گفتن در ارتباط با رسول گرامی اسلام کار بسیار مشکلی است . سِرّ مطلب هم آن است که ما در جهان هستی دومین موجود را پیغمبر می‌دانیم. موجود اول خدای عالم رب العالمین، از خدا که بیایم پایین موجود دوم می‌شود رسول گرامی اسلام. من برای اینکه کار پیغمبر را برای شما مشخص باشد که پیغمبر چه‌کرده و ما باید چه‌بکنیم. \\ نکاتی را عرض می‌کنم.\\ مطلب اول اینکه خدای متعال عالم آفریده اما این آفرینش عالم بدون هدف نیست. آسمان آفریده، زمین آفریده ،دریا ها کوها صحرا ها آنچه که ما می‌دانیم و نمی‌دانیم، آنچه که ما می‌بینیم و نمی‌بینیم. خلقت خدای متعال آفرینش خدا بی‌هدف نیست.\\ هدف از آفرینش چیست؟\\ همه ادله دلالت دارد بر اینکه خدای متعال عالم آفریده است تا آدم بیافریند. یعنی اگر خدا نمی‌خواست من و شما را بیافریند دست به آفرینش آسمان و زمین و کوه و بر و بحر نمی‌زند\\ این دو تا مطلب\\ مطلب اول خدا آفریده چون خلاق است ؛فیاض است؛ خدای بی‌فیض مثل خدای بی اثر است؛ مثل خورشید بی‌گرما و بی‌حرارت است.\\ خدای متعال فیاض است؛ خلاق است. اما آفرینش بی‌هدف نیست چرا عالم آفریده تا آدم بیافریند.\\ {\large خلق لکم ما فی السموات و ما فی الارض } هر چه در زمین و آسمان است برای خدا است .اما خدا می‌فرماید من این را برای شما آفریدم.\\ سوگلی جهان هستی آدم است. بنده و شما. سوال: خدا جهان آفریده تا انسان بیافریند عالم آفریده؟ تا آدم بیافریند\\ چرا؟\\ بنده وشما را چرا آفرید؟\\ فرمود من شما را آفریدم ویژه خودم.\\ این حدیث قدسی را همه نقل کرده‌اند: که خدا فرمود {\large خلقت الاشیاء لعجلک و خلقتک لعجلی} ای بنی‌آدم. ای فرزند آدم. من هر‌چی آفریدم برای تو آفریدم و تو را برای خودم آفریدم {\large خلقت الاشیاء لعجلک و خلقتک لعجلی}\\ ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند \hspace{2.5cm} تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری\\ پس خدا بنده وشما را برای خودش آفریده‌است\\ یعنی چه برای خودش؟\\ یعنی برای رسیدن به او ،برای شناخت او، برای پرستش او {\large و ما خلقت الانس و الجن} فرمود من بنی آدم و جنیان رو نیافریدم مگر برای اینکه برسند به بقای پرسش من. من خدا رو بشناسند و درست بندگی کنند.\\ برای اینکه بنده و شما به آن هدفی که خدا برای ما تعیین کرده برسیم به دو چیز نیاز داریم:\\ هم نیاز به برنامه داریم و هم نیاز به الگو داریم. اگر برنامه نداشته باشیم راه را کج می‌رویم .اگر الگو نداشته باشیم باز هم راه را کج می‌رویم. \\ بحث از دست مان نرود\\ خدا عالم آفریده آدم بیافریند.\\ آدم را آفرید برای معرفت خودش، پرستش خودش، برای آنکه من به مقام معرفت و پرستش خدا برسم هم برنامه نیاز دارم و هم الگو نیاز دارم. این برنامه ای که می‌خواهد بیایدانسان را بسازد اسمش را می‌گذاریم دین. الان شما یک میکروفن بگیرید دستتان بروید در خیابان احمد آباد کوهسنگی، با افراد مصاحبه کنید، بگویید دین یعنی چه؟\\ می‌گوید یعنی نماز بخوانید، روزه بگیریم، پولدار شدیم حج برویم، حرام انجام ندهیم، مشروب نخوریم، زنا نکنیم. فهم مردم از دین این است. اما اگر این میکروفن را بگیرید در مقابل یک عالم، دین در مقابل علامه طباطبایی ،در مقابل شهید مطهری، در مقابل مرحوم امام از اینها بپرسید دین یعنی چی؟\\ جواب یک کلمه است : جواب می دهد دین یعنی برنامه ی درست زندگی کردن.\\ دین یعنی برنامه ی صحیح زندگی کردن . همه ی ما روزی در این دنیا متولد شده ایم به اختیار خودمان هم نبوده بابای بنده عاشق مادر بنده شده، ازدواج کردن و بعد هم بنده بدنیا آمده ام من هیچ حضوری و اختیاری در تولدم نداشته ام، معمولا اختیاری هم در مرگ خودمان نداریم. کی می‌میریم؟ چطور می‌میریم؟ معلوم نیست\\ رفیق ما می گفت رفتم بهشت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، بهشت حضرت زهرا پر از جمعیت بود. گفتم چی شده؟ مرجع تقلیدی فوت کرده؟\\گفتند نه. گفتم پس چی شده‌است؟\\ گفتند: یک دختر و پسر شب عروسی مردن؛ می گفتم شب عروسی شب زنده شدن است چرا اینها مرده اند؟\\ به من گفته شد دشمن داشتند. دشمن آمده در عسلی که زن و شوهر شب عروسی دهن هم می‌گذارند را سیانور ریخته و اینها عسل را خوردنند و مرده‌اند.\\ این عروس و داماد گمان نمی‌کردند می‌میرند مرده‌اند. رفتند ما هم خیلی معلوم نیست. دست ما هم نیست. نه آمادن ما دست ما بوده و نه رفتن ما دست ما است. همه‌ در این عالم زندگی می‌کنند. ترامپ زندگی می‌کند، امام هم زندگی‌کرد، ما هم زندگی می‌کنیم\\ دین آمده به بنده وشما بگوید که چطور زندگی کنی. چرا ؟\\ چطور زندگی کنی که به آن هدفی که خدا مشخص کرده است برسیم. به آن غایتی که خدا برای تو مشخص کرده برسی. الان فرق کرده است اوضاع پدر ما می‌گفت قدیم میوه ها دو دسته بود ، میوه های کال نرسیده کرم خورده می‌گفتند ما اینها را می‌دادیم به خر و گاو بخورن.\\ آن میوه رسیده آب دار شاه میوه این را میذارند جلو سلطان این را میگذارند در پیش مهمان. انسان ها معمولا نارس از دنیا میروند به آن هدف از افرینش نمی‌رسند انسان برای اینکه به هدف ازآفرینش برسد به دو چیز نیاز دارد. برنامه نیاز دارد؛ الگو نیاز دارد.\\ برنامه می‌شود دین خدا و لذا از قبل از ازدواج تا بعد از اینکه آدم را در خاک قبر می‌گذارند، دین برای انسان برنامه دارد.\\ روز های یک‌شنبه ما سه چهار سال است در صداوسیما ساعت یک ربع به 11 مزاحم مردم خراسان هستیم. الآن بحث ما همین است. گفتیم انسان ده مرحله دارد از قبل از جنین ، جنین ، نوزاد ، کودک ، نوجوان، جوان، میانسان، پیر ، کهنسال تا وقتی که بمیمرد.\\ برای تمام این مراحل دین برنامه دارد.\\ خانمی که حامله شدی می‌خواهی بچه‌ات خوب از کار دربیاید این کار ها رو بکن آقایی که می خواهی بچه دار بشوی می‌خواهی بچه‌ات بشود شیخ انصاری این کار ها رو بکن\\ آی نوجوان می‌خواهی جوانیت ، پیریت خیر ببینی این گونه زندگی کن دین آمده برای ما برنامه داده است بگذارید یکم راحتتان کنم\\ یکی از کارهایی که ما خیلی در شبانه‌روز راحت انجام می دهیم این هست که می‌رویم دستشویی روزی چند بار می‌رویم دستشویی . برای دستشویی رفتن و آمدن دین مبین اسلام 35 دستور دارد.\\ می خواهی بروی داخل پای چپ را بزار داخل سکته کردی نیافتی در دستشویی بیافتی بیرون دستشویی. برمیگردی اول پای راست رو بذار بیرون سکته کردی بیافتی بیرون دستشویی نیافتی داخل دستشویی. صورتت رو ببند بخورات آنجا برای مغز خوب نیست. آنجا حرف نزن آنجا جای حرف زدن نیست. 35 دستور بزرگ کمونیست ها در ایران دکتر عمویی گفته بود ما با اسلام چطور مقابله کنیم. برای هر قدمش برنامه ها دارد این را می گوییم دین. \\ دین دنبال برنامه الگو هم میخواهد. مبلغ هم می خواهد. مبلغان دین اسمشان را می گذاریم پیامبران. پیامبران یعنی کسانی که از طرف خدا برنامه زندگی آورده اند. از آدم و نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، شیث ،ادریس همینطور باقی انبیاء. انبیاء یعنی کسانی که آمده اند از طرف خدا برای بنده و شما برنامه اورده اند و خودشان هم شده اند الگوی عمل به این برنامه. ما در جهان اسلام متدین تر از پیامبر کسی را نداریم. بعد از پیامبر متدین تر از امیر المومنین کسی را نداریم. نامه نوشته به پسرش امام حسن در نهج البلاغه .ببینید طولانی ترین نامه امیر المومنین بعد از عهد مالک اشتر نامه به پسرشان است. می گوید پسرم هیچ کس مثل پیامبر برای تو از پیش خدا برای تو خبر نمی آورند. حرفشان را گوش کن. آنها خبرهایشان صحیح است.\\ تا اینجا بحثم را جمع بندی کنم.\\ خدا عالم آفریده آدم بیافریند. آدم آفریده تا به خدا برسد.\\ برای رسیدن به خدا برنامه می خواهد. برنامه یعنی دین. این برنامه مبلغ می خواهد. الگو می خواهد. الگو و مبلغ یعنی پیامبران.\\ انسان از وقتی افریده شده دائما در حال تکامل است. هرچه انسان تکامل پیدا کرده، دین تکامل پیدا کرده. هر چه دین تکامل پیدا کرده، پیامبران تکامل پیداه کرده اند. مقام نوح بالاتر از آدم است .مقام موسی بالاتر از نوح است .مقام عیسی بالا تر از مقام ها موسی بر اساس رشد دیانت بالا رفته تا رسیده ایم به خاتم الادیان و خاتم الانبیاء حضرت محمد مصطفی دین اسلام شده است خاتم الادیان برترین بالاترین برنامه زندگی پیغمبر ما هم شده خاتم الانبیاء. خلیفه دوم یک برگه از تورات پیدا کرده بود معتبر با عجله آمد نزد پیغمبر پدر زن پیامبر بود\\ گفت یا رسول الله ببینید چه پیداکرده ام حضرت فرمود چه پیدا کرده ای؟\\ گفت : یک برگه از تورات پیدا کرده ام. نسخه ای رونوشت از تورات اصلی اینقدر پیغمبر غضبناک شدند گفتند دع یا عمر. رها کن عمر\\ {\large لوکان موسی حی لتبعنی} اگر موسی زنده بود آستان بوس خانه ما بود. موسی کجا پیغمبر ما کجا. دین ما خیر الادیان، اکبر الادیان، کامل ترین دین، پیغمبر ما بالاترین پیغمبر سید الانبیاء است و لذا اس.ت یک جا خدای متعال به بنده و شما منت گذاشته است. خدا اهل منت نیست به ما هم گفته اهل منت نباشید به کسی چک دادی ، سفته دادی ، کارش را راه انداختی. منت نذار منت عملت را باطل می کند، دست کسی را گرفتی، دختری نمی توانست عروس شود جهیزیه اش را درست کردی. پسری نمی توانست داماد بشود کمکش کردی شغل به کسی دادی منت نذار. {\large یا ایها الذین آمنو لا تبطلوا صدقات} خدا فرمود من هم منت نمی گذارم. در تمام قران کریم خدای یک جا بر من و شما منت گذاشته است ایه را خواندم . ایه در سوره ال عمران است. {\large لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ} خدا منت گذاشته بر بنی ادم که از دل انها، از جنس انها، از خود انه،ا برای آنها پیغمبر اورده آن هم پیامبری مثل پیامبر ما.\\ لطافت محض، اقایی مطلق، بزرگ منش، اخلاق بی نظیر، رفتار بی نظیر و لذا خدای متعال به بنده و شما در قرآن دستور داد فرمود به دو دید به پیغمبر نگاه کنید. یک به دید مبلغ. به دید الگو. {\large ما اتاکم الرسول فخدوه} هر چه پیامبر برای شما آورد روی چشم. می گوید اقا دیه زن نصف دیه مرد است بگو چشم.\\ چون و چرا ندارد.\\ می گوید زن باید حجاب داشته باشد بگو چشم.\\ می گوید خمس مال ات را بده بگو چشم\\ می گوید پولدار بودی یک بار حج برو بگو چشم.\\ من آخوند حج هستم خدا لطف کرده 38 سفر رفته ام. بسیاری از متمولین خیال می کنند مستطیع نیستند مستطیع ان.د خانه دارد، دو تا اپارتمان دارد، دو تا ماشین دارد، زنش ماشین دارد، باز هم می گوید دخترم را پسرم را به خانه بخت بفرستم بعد حج می روم.\\ چی؟\\ از هر مرجع ای می‌خواهید بپرسید. لازم نیست از ایران بروید. نشد از اروپا برو. از عراق برو. لازم نیست صبر کنی تا از ایران بروی. واجب است گفت حج برو بگو چشم\\ خدای متعال در مورد پیامبر فرمود اگر مطلبی را حتی اگر یک کلمه باشد بر ما به دروغ ببندد رگ حیاتش را می‌زنیم . خیلی تعبیر تند است .\\ {\large وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ} رگ حیاتش را می‌زنیم یک کلمه زیر و رو بکند مبلغ امین از ان طرف الگو شب شب مبعث است. من هم قرار شد به ان یک ربع اخر نرسم که فحش نخورم\\ شب مبعث است به پیغمبر به چشم الگو نگاه کنید. چرا امیر‌المومنین رشد کرد؟\\ خودش فرمود: {\large وَ لَقَدْ كُنْتُ أَتَّبِعُهُ اتِّبَاعَ الْفَصِيلِ أَثَرَ أُمِّهِ،} شما ندیدی من دیدم بچه شتر دنبال مادرش راه می‌افتد. پایش را می گذارد جای پای مادر. فرمود: من دنبال پیامبر راه افتادم پایم را جای پای پیامبر گذاشتم. پیغمبر برای من شدالگو. پیغمبر الگو است و در همه چیز الگو است. پیغمبر لباس می‌پوشید، پیغمبر سر و صورتش را می‌آراست، پیغمبر عطر می‌زد. پیامبر با خانمش ارتباط داشته است، با رفیقش ارتباط داشته است. از ارتباطات بین المللی بگیرید حبشه، ایران قدیم، روم تا ارتباط در خانه بگیرد شغل بگیرید تا کار بگیرید\\ الگو است یاد بگیرد عمل کنید .\\ من شب مبعث است نمی خواهم زیاد سخن گفته باشم.\\ یک چند مورد از سیره پیامبر می خوانم الگو برداری کنید. انشاءالله دو سه خط شعر بعد هم دعاتون کنم. بازهم به روح مطهر پیامبر هدیه کنید صلوات بر محمد و ال محمد . پیامبر کارهای شخصی اش را خودش انجام می داد: شیر می دوشید، لباس وصله می زد ، کفش پینه می زد از بازار خرید می کرد، خودش به دوش می کشید برای زن و بچه می آورد دستور نمی داد کارهای شخصی اش را خودش انجام میداد \\ پیامبر بر همه سلام می کرد حتی بر زنان حتی بر زنان جوان امیر المومنین بر زنان جوان سلام نمی کرد ، فرمودند من می ترسم صدا ی آنها تحریک بر انگیز باشد ولی پیامبر مشرع بود\\ حتی بر کودکان سلام می کرد\\ با همه دست می داد جز با زنان \\ و وقتی با کسی دست می داد دستش را نمی کشید، هر چقدر طول بکشد مسلمان ها فهمیده بودند ، ادب می کردند به پیامبر که دست می دادند زود دستشان را می کشیدن که پیامبر بتواند به کارهایش برسد با کسی دست می داد دست را نگه می داشت تا زمانی که او دست را بکشد\\ پیغمبر خودش را برای همسرانش و دوستانش می اراست پیامبر پلشت نبود کثیف نبود تمیز بود در روایت داریم : پیامبر لباسش از ارزان ترین نوع پارچه بود ولی در تمام مدینه به تمیزی پیامبر کسی نبود\\ به خوشبویی پیامبر کسی نبود\\ نیمی از درامدش را صرف عطر و گلاب می کرد\\ نیمی از درامدش را از هر کوی و برزنی رد می شد تا مدت ها در ان کوی و برزن بود مومن باید معطر باشد\\ پیغمبر فروتن بود متواضع بود اما خودش رو خار نمی کرد کوچک نمی کرد بعضی تواضع رو با چابلوسی تواضع رو با خود را خار کردن یکی دانسته اند نه پیامبر عزیز بود متواضع بود اما خودش را خار نمی کرد با هیچ کسی در هیچ چیزی شریک نشد\\ مگر اینکه زودتر دست نکشید دیر تر دست می کشید حالا داشتند خدمتی می کردن اخرین کسی بود که از کار دست می کشید داشتند مسجد قباء را می ساختند\\ اصحاب خسته شده بودند می گفتند یا رسول الله دست بردار فرمودند نه شما بروید من دست می کشم اگر با کسی شریک می شد بیشتر کار می کرد\\ بین هیچ دو کاری مخیر نشد مگر اینکه دشوار ترینش را انتخاب می کرد ان یکی را که در راه خدا زحمت بیشتری داشت\\ بسیار مودب بود هرگز پیامبر جلو کسی پای خود را دراز نکرد هرگز در حال تکیه دادن غذا نخورد\\ پیغمبر مودب سر سفره می نشست می فرمودند: {\large آكُل كما يأكلُ العبدُ} من بنده ام مثل بنده ها غذا میخورم الان که در رستوران ها راه می روند غذا میخورند بشین مودب بشین نعمت خدا احترام دارد\\ پیغمبر اگر کسی چیزی ازش تقاضا می کرد رد نمی کرد می توانست انجام می داد نمی توانست می توانست وعده دهد وعده مید اد می گفت الان ندارم ده روز دیگه بیا میدهم\\ اگر نه می توانست و نمی توانست وعده بدهد دلداری می دادند خدا بده انشاءالله درست میشود انشاء الله کارت راه میافتد\\ قرآن دستور داده است به پیامبر ؛ {\large وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ} اگر کسی از تو تقاضایی داشت سرش داد نزن نداری بگو خدا بدهد البته صحبت سر سائل واقعی است این گداهایی که میلیارد اند ، حرفه ای هستند ، ده تا من وشما را آزاد می کنند ، اینها نه اینها اگه حاکم اسلامی قدرتی داشت باید انها را تعزیر می کرد. پیغمبر وقتی مهمانی می داد قبل از همه شروع می کرد که کسی خجالت نکشد . اخر از همه دست می کشید که کسی خجالت نکشد. هر چه قدر می خواهد بخورد و استفاده کند. پیغمبر نگاهشان را بین افراد تقسیم می کرد. مبادا یکی از بچه هایت خیال کند تو او را بیشتر دوست داری. و دیگری خیال کند او را کمتر دوست داری من دیده ام مادر میگوید من دختر ی هستم پدر است می گوید من پسری هست\\ اینها در سنت اسلام نیست دختر و پسر نداریم ؛ بچه های تو هستند\\ با همه باید مساوی برخورد کنی اصلا تعبیر این است پیغمبر با هر کسی طوری برخورد می کرد که گمان می کرد ان شخص پیش پیامبر از همه محبوب تر است پیغمبر با دیگران شوخی می کرد ولی در مقام شوخی جز حق بر زبان نمی راند پغمبر غالبا رو به قبله می نشست \\ الان اینطور که شما نشسته اید غالبا رو به قبله هستید\\ می فرمودند : {\large خير المجالس ما استقبل به القبلة.}\\ ما تو خانه مان سر سفره برای اینکه رو به قبله بنشینیم دعوا است حالا به احترام اینکه سنی از مون گذاشته بچه ها ادب می کنند ما رو به قبله می نشینیم رو به قبله نشستند مستحب است نور ایجاد می کند برکت ایجاد میکند در محل کارت میزت را جوری تنظیم کم رو به قبله باشد در اتاق مبل رو طوری بگذار که یک طریفش رو به قبله باشد بتوانی رو به قبله بنشینی پیغمبر اگر یکی از اصحابش را نمی دید سراغش را می گرفت سه روز اگر می گذشت یکی از اصحاب را نمی دید سراغ می گرفت\\ اگر در سفر بود دعا می کرد اگر مریض بود به عیادت میرفت\\ اگر سالم بود می گفت بیاید ببینمش دلتنگش شده ام\\ مومن با مومن باید ارتباط داشته باشد\\ ما رفته بودیم عمره یک جوانی آمد پیش من گفت حاج اقای رضایی هیچ حال معنوی ندارم هیج حال خوشی ندارم می روم مسجد النبی انگار رفتم داخل یکی از مسجد های مشهد هیچ فرقی برایم نمی کند\\ گفتم هیچی حال معنوی نداری هیچی \\ گفت هیچی\\ گفتم اشکی ، ناله ای ، سوزی ، آهی\\ گفت : هیچی \\ خدا به زبان من جاری کرد گفتم ارتباطت با والدینت چطور است؟\\ گفت هشت سال با پدر قهرم\\ گفتم خاک بر سرت چرا امدی مکه . هشت سال با پدر قهری\\ پیغمبر رفیقش را نمی دید دلتنگ می شد سوال می کرد می پرسید گرم می گرفت\\ اقایان دقت کنند چون مربوط به آقایان است\\ هیچ گاه پیامبر در در امور دنیوی خشم نکرد حالا رفتی وارد خانه شدی ناهار امروز ته گرفته خب به درک حالا غذای شور شده خب شده . حالا یک روز بی نمک شده به قول خانم ها با نمک خودت بخور. چرا قابلمه پرت می کنی.\\ اصلا پیامبر در امور دنیوی خشمگین نمی شد. ولی از ان طرف اگر امر ، امر اخرتی بود خشمش فرو نمی نشست تا حقوق الهی به سامان برسد\\ تو این کشور خیلی ها حقوق نجومی خوردند چند نفر صدایشان در امد\\ پیغمبر اینطور نبود خشم می کرد در مسائل الهی و خشمش را به کرسی می نشاند به شدت از اصراف پرهیز می کرد این را خانوم ها گوش کنند \\ پیغمبر فرمود : من با یک ساع غسل می کنم با یک مُد وضو می گیرم\\ با یک کتری غسل می کنم با یک قوری کوچک وضو می گیرم\\ خانم میرود زیر دوش یک ساعت نیم غسل می کند\\ ما یک رفیقی داشتیم حمام که می رفت برای غسل کردن 14 ساعت طول می کشید\\ وسواس دیوانه می کند\\ پیغمبر فرمود از من نیستند من با یک ساع غسل می کنم با یک مد وضو می گیرم\\ دوستان مرحوم علامه ایت الله قاضی عارف کامل نجف\\ گفتند روز جمعه بود خدمت ایشان بودیم مهمانشان بودیم. گفت ببخشید من عادت دارم به غسل جمعه نمی توانم غسل جمعه نکنم. رفت یک کاسه آب آورد . دست را زد داخل کاسه زدن به پیشانیشان. دست را دوباره داخل کاسه کردن زدن به لپ. تمام شد غسل . گفته شد غسل شما همین بود?\\ فرمود : بله در وضو جریان اب شرط است در غسل جریان آب شرط نیست تر بشود کافی است ولو اب راه نیافته\\ یعنی در غسل اگر شما دست را گذاشتی در آب به بدن زدی این غسل صحیح است \\ این مسئله شرعی است دیگر دو ساعت همینطور اب مملکت را مصرف می کند بعد ادامه روایت شیرین است پیامبر فرمودند: در اخر زمان کسانی می ایند می گویند مگر می شود با یک کتری غسل کنیم؟\\ با یک لیوان وضو بگیریم فرمود : این ها از من نیستند استبعاد کنی از پیامبر نیستی\\ ما کاتولیک تر از پاپ که نباید باشیم. فرمود من اهل اصراف نیستم. افراد رو با نام نیک صدا می کرد اگر کسی نامش بد بود عوض می کرد بعضی ها خیال می کنند مثلا من دیدم خیلی تو این کاروان ها که با ما می آیند دیده ایم فایملی دارد که هیچ کس این فامیلی را نمی پسندد آقایی داشتیم فامیلیش فیل بود من گفتم فامیلت را که صدا می کنم می ترسم\\ از اسمان که نیامده برو عوضش کن\\ پیغمبر تا می دید کسی اسمش بد است عوض می کرد نام خیلی ها رو داریم پیامبر عوض کرده. سلمان نامش سلمان نیست پیامبر گذاشته است سلمان.\\ روی بچه هاتون نام خوب بگذارید نامی که معنا داشته باشد بگذارید . گفت روز قیامت یکی از شکایت های بچه ها از پدر و مادرشان این است که می گویند خدایا بابا روی ما نام خوب نگذااشت اسم خوب نگذاشت\\ از وظایف پدر ومادر نام گذاری خوب است\\ میگم اسم دخترت چیه؟\\ میگه آتنا\\ می گم: اتنا یعنی چه\\ می گه: قرآن رو باز کردم نوشته آتنا\\ گفتم اگر اول آیه نوشته بود حمار می گذاشتی حمار\\ این شد اسم گذاشتن. حالا آتنا ها بدشان نیاید ولی اسم باید مسما داشته باشد باید نیکو باشد باید یک چیزی را تداعی کند\\ از اولین حقوق است\\ یک کتاب به شما معرفی کنم\\ کتاب سنن النبی از علامه طباطبایی چهار تا ترجمه دارد بهترین اش ترجمه آقای حسین استاد ولی است\\ پس چی شد سنن النبی با ترجمه حسین استاد ولی \\ سیره پیامبر را نوشته است در خانه چطور بود با خانمش چطور بود با بچه اش چطور بود با دوستش چطور بود چطور نماز می خواند چطوری صدقه می داد\\ پیامبر هر موقع که قربانی می کرد دو تا قربانی می کرد\\ یاد بگیریم ما پولدار های ما یاد بگیرند .\\ قربانی می داد دو تا می داد یکی از جانب خودش یکی از جانب فقرای امت که نمی توانند قربانی دهند چه اشکال دارد اقا می خواهد قربانی کند روز عید قربان دو تا بدهد یکی از طرف خودش یکی هم بگوید خدایا هر کس می خواسته بدهد نداشته بدهد از طرف او می دهم\\ حالا پیامبر قربانی کرده بود یکی از خانم های پیامبر امد گفت یا رسول الله همه قربانی رفت یک سر دست ماند پیامبر فرمود اشتباه کردی همه اش ماند یک سر دستش رفت \\ چرا؟\\ {\large ما عندکم ینفد و ما عند الله باقٍ}\\ بس است من زیاد حرف بزنم دیگه آقای رضا زاده ما را دعوت نمی کند\\ کم حرف می زنیم البته ما هم گرفتاریم یک دو سه خط برای شما مدح بخوانم \\ هدیه کنید باز هم به روح پیامبر اکرم و اهل بیت عصمت و طهارت صلوات بر محمد و آل محمد\\ شکر ایزد که پی زلف پریشان شده ام \hspace{2.5cm} در شب بعثتان حوریه باران شده ام\\ تا که از محضر عرفانی حق باز آیی \hspace{2.5cm} پای این کوه حرا سر به گریبان شده ام\\ آیه ای عرضه كن ای معتكف غار حراء \hspace{2.5cm} قلباً آماده بشنیدن قرآن شده ام\\ به حدیثی نبوی روح مرا تصفیه كن \hspace{2.5cm} كه سرا پا همه بازیچه شیطان شده ام\\ تهنیت باد پیمبر شدنت مرد امین \hspace{2.5cm} كه در آمیخته با سیل مریدان شده‌ام\\ منم آن گمشده در وادی سرگردانی \hspace{2.5cm} كه به دستان كریم تو مسلمان شده ام\\ نبی الله ترین ای سبب خلقت انس \hspace{2.5cm} تازه از بعد تو حس میكنم انسان شده ام\\ بركه بی رمق و مرده دلی بودم و حال \hspace{2.5cm} از عنایات تو چون رود خروشان شده ام\\ بودم آن بتكده ي مملوءِ از لات و هبل \hspace{2.5cm} كه به دستان پسر عَمِّ تو ویران شده ام\\ حمدلله به نمایندگی از قوم عجم \hspace{2.5cm} روزبه بودم و از عشق تو سلمان شده ام\\ \end{document}